روزهای اخیر، به چند نفری برخوردم که مصرانه بر
عقاید خود پافشاری میکردند، هرچند که روشن بود اشتباه میکنند. این دو سه برخورد،
تمام برخوردهای پیشین را به یادم آورد. تمام آنهایی که رو در رو اتفاق افتاده
بودند و تمام آنهایی که در بحثهای اینترنتی و با استفاده از همین کیبورد و
مانیتور. در اکثر قریب به اتفاق موارد، فرد مقابلم سعی داشته درستی خود را به
اثبات برساند (که این چیز عجیبی نیست، طبیعی است) اما بعد از ناتوانی در استدلال،
یا روشن شدن اشتباهات، بدترین برخوردها را از خود نشان داده. از گفتن جملاتی چون:«اصلاً
به تو چه، دلم میخواد اینجوری فکر کنم.» تا برخوردهایی مثل بلاک-آنبلاکهای
توییتری که همگی نوعی عقب کشیدن، اصرار بر درست بودن عقاید و ناتوانی در پذیرش
اشتباهات است.
اینها
باعث شد تا مطلبی از دنیل دنت به یاد آورم. دنت کتابی دارد به نام «ابزارهای تفکر».
مقالهای اینترنتی هم نوشته تا افرادی که به کتاب دسترسی ندارند یا میخواهند پیش
درآمدی به کتاب بخوانند، بتوانند از آن استفاده کنند؛ عنوانش «هفت ابزار دنت برای
تفکر» است. من، الآن، با اولین این ابزارها کار دارم.
دنت
میگوید اولین ابزار تفکر، استفاده از اشتباهات است. این ابزار صداقت شدید،
خودشناسی و آزمونوخطا را پیشنهاد میدهد. در حالتی عامتر و معمولتر دنت میگوید:«وقتی
اشتباهی کردید، بهتر است نفسی عمیق بکشید، دندانهایتان را برهم فشار دهید و سپس
تمام خاطراتی که از اشتباهاتتان دارید، با بیرحمی و ناامیدی هرچهتمامتر، بررسی
کنید.» این چیزی است بسیار شبیه به روش علمی. در علم، ما اشتباه میکنیم، اما
اشتباهاتمان را قبول میکنیم و اعلام میکنیم اشتباه میکردهایم. با این کار، نهتنها
قدمی بهسوی تفکر صحیح برای خودمان برداشتهایم، بلکه دیگران را هم از تکرار آن
اشتباه در امان نگه داشتهایم.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر